کلاس بازیگری به گزارش ، معرفی وزرای پیشنهادی از سوی حسن برای کابینه دوازدهم با انتقادهایی همراه شد که توییت جهانگیری به نوعی پاسخ به این انتقادات به حساب میآید. اجاره کارگاه آموزشی به گزارش به نقل از دنیای ، شاخص تهران که هشت روز متوالی صعود کرده بود و در هفته گذشته بهترین عملکرد خود را در یک سال گذشته ارائه کرد، در معاملات امروز روند کاهشی اجاره آموزشگاه به خود گرفت. انتظار برای بازگشایی سایر نمادها ،تردید در پایداری صعودی قیمت های جهانی و برخی ابهامات جهانی مهمترین دلایل استراحت امروز قیمت ها محسوب میشود. در جریان دادوستدهای اجاره ساعتی کلاس در تهران امروز تعداد 580 سهم و حق تقدم به 184 میلیارد در 53 هزار نوبت مورد دادوستد قرار گرفت و شاخص با 88 واحدی در ارتفاع 81 هزار و 420 واحد قرار گرفت. بیشترین تاثیر منفی اجاره کلاس بر حرکت دماسنج سهام در روزجاری به نام نمادهای فولاد، فخوز و کچاد شد و در مقابل نمادهای معاملاتی شبندر، فملی و پارسان با رشد خود مانع بیشتر شاخص شدند. شاخص پادکست چیست و مزایای تولید پادکست های اصلی هم روز منفی را پشت سر گذاشتند به طوری که شاخص قیمت وزنی ــ 28 واحد، کل هموزن 54 واحد، قیمت هموزن 41 واحد، آزاد شناور 230 واحد و شاخص های اول و دوم بهترتیب اجاره آموزشگاه 8 و 485 واحد کردند. بر اساس این گزارش؛ در های هم با 86 ورقه به 101 میلیارد در 21 هزار نوبت، آیفکس 0.6 واحد رشد کرد و در ارتفاع 920 واحد قرار گرفت. به گزارش خبرآنلاین اجاره فضا، کلاس یا کارگاه آموزشی و اتاق جلسات حوالی میدان انقلاب تهران به نقل از پایگاه ا ع رسانی امید، رئیس امید با بیان اینکه زنان نیمی از جمعیت را

تشکیل میدهند و حضور یک یا دونفر از نخبگان این اجاره ساعتی کلاس در تهران بخش از جامعه در کابینه، انتظار بالایی نیست، افزود: در چند روز گذشته تصاویر دیدار تیم دیپلماسی مان با تیم اروپایی منتشر شد که همه دیدند در یک سمت میز تیم آقای طریف که کلاس تست بازیگری همگی از آقایان بودند نشسته اندو در طرف دیگر تیم طرف اروپایی که همگی خانم بودند و این تصویر خیلی پیام داشت. عارف تاکید کرد: به هر حال انتظار ما برای حضور وزیر زن در کابینه فعلا اجاره اتاق کنفرانس تامین نشده و بنده هم درباره علت اینکه هیچ وزیر زنی به معرفی نشده، شخصا دلیل خاصی را نمیدانم، اما امیدواریم در بقیه انتصاب ها و در سپردن سایر مدیریت های کلان مزایای تولید پادکست در ، به زنان توجه شود. رئیس امید همچنین در واکنش به مطالبی که طی روزهای گذشته درباره سلفی نمایندگان با خانم موگرینی در فضای مجازی منتشر شده نیز گفت: به نظر میرسد گرفتن عکس یادگاری اجاره اتاق کنفرانس با کسی که به نمایندگی از یک قاره با شخصیت علمی و سیاسی ویژه در ما حضور پیدا کرده، ایرادی نداشته باشد و در این بین یکی از نمایندگان هم در حالت نامناسبی قرار داشت اجاره کلاس حوالی انقلاب که بلافاصله عذر خواهی کرد. اما در واکنش به این ماجرا شاهد بی اخلاقی هایی بودیم که از آنها گله داریم. عارف تصریح کرد: اینکه به بهانه یک عکس یادگاری و سلفی بخواهند یک جریان سیاسی اجاره فضای آموزشی حوالی انقلاب را تخریب کنند، آن هم در حالیکه در همان صحنه هم دوستان و همکاران ما از سایر جریانها و ها هم حاضر بوده اند، از بی اخلاقی هایی است که ما بارها

آن بودهایمو فکر میکنیم هدف اجاره ساعتی کلاس در تهران آن هم، دلسرد کردن از موفقیتهایشان در انتخاباتهای اخیر است. به گزارش انتخاب، اندیشه پویا نوشت: فاطمه صادقی، پژوهشگر علوم سیاسی و فعال زنان برای اولین بار از پدرش گفت؛ صادق اجاره ساعتی فضای آموزشی محدوده انقلاب صادقی گیوی یا همان آیت الله صادق خلخالی. او اولین حاکم شرع دادگاه های انقلاب را در خانه اش، پدر خشنی ندید گرچه نامهربان بود. خلخالی به روایت ش ساده زیست بود و سختگیر. پادکست بخش هایی از گفت وگوی او را در ادامه میخوانید: * من آدمی هستم که ژن هایی را به ارث برده ام اما من بودن امروزم نتیجه کتاب هایی است که خوانده ام، تاملاتی است که داشته ام، تجارب تلخ و شیرینی اجاره کلاس حوالی انقلاب است که در زندگی به دست آورده ام و دوستان و رفت وآمدهایی که داشته ام. من فقط میتوانم بگویم اگر نمره چشم من بالاست قطعاً ژنتیک است. در خانواده من، مثل پدرم، چشم های همه مان اجاره کلاس ضعیف است ولی اینکه من اینطور عقیده دارم و فلان موضع گیری را دارم ژنتیک و ارثی نیست. * به دو دلیل درباره پدرم صحبت نکردم. اول اینکه خیلی از حرف هایی را که من بخواهم درباره پدرم بگویم شما و اجاره فضای آموزشی در تهران دیگران شاید نتوانید منتشر کنید. دلیل دوم هم اینکه خیلی وقت ها فضایی برای گفتن پیدا نکردم. همیشه یک فضای دوقطبی وجود داشته و من خیلی تمایلی نداشتم که در این فضای دوقطبی و توی یک جو سیاست کلاس روزنامه نگاری زده درباره پدرم صحبت کنم. همیشه از من درباره کارهای سیاسی پدرم سؤال شده. اینکه مثلاً چرا فلانی را کشت. *بیشتر هم اعدام هویدا

نظر است. یا اینکه چرا در کردستان فلان کار را کرد. واقعیت اجاره فضا این است که من به عنوان یک آدم عادی خیلی وقت ها باید بروم بخوانم که در کردستان چه خبر بوده و چه اتفاقاتی اده است تا بتوانم مطلع شوم و درست داوری کنم. * بچه های آدم های سیاسی باید بدانند که آن آدم اجاره ساعتی کلاس در تهران کارهایی کرده که اصلاً آن ها در جریانش نبودند. یک سری عقایدی داشته که به آن ها نگفته. مثلاً من خیلی از وقایعی را که در جریان انقلاب اتفاق اده چون بچه بودم از نزدیک تجربه نکردم. من بچه بودم ویدئویی از کلاس های دوبلاژ استاد چنگیز جلیلوند و حالا باید بروم و ببینم در کردستان چه اتفاقی اده یا ماجرای هویدا و اعدام ها چه بوده. وقتی نمیدانم، اصلاً صلاحیت ابراز نظر درباره آن قضایا را ندارم. * وقتی که کلاس آموزش روابط عمومی من سکوت میکنم یا میگویم نمیدانم، آدم ها فکر میکنند که میخواهم لج بازی کنم. اما واقعیت این است که من خیلی علاقه ای نداشتم که درباره وقایع کردستان بخوانم با اینکه میدانم آن مقطع هم خیلی مهم است. اجاره کلاس حوالی انقلاب ممکن است یک روز این کار را بکنم و ببینم اتفاقات کردستان چه بوده و نقش پدر من چه بوده. * من دغدغه های خودم را دارم. الزامی ندارم چیزی که برای پدر من جالب بوده برای من هم جالب باشد. من دوست دارم کارهای اجاره کلاس آموزشی محدوده انقلاب دیگری انجام دهم اما متاسفانه خیلی وقت ها سایه سنگین پدر به من تحمیل میشود. او نیست که تحمیل میکند، اتفاقاً جامعه است که دارد این سایه را به من تحمیل میکند. * مدرسه که میرفتم تقریباً همه

های من کلاس روابط عمومی میدانستند که پدر من کیست. این خیلی اذیت میکرد. تک وتوک میآمدند و سفارش دوست و آشنایی را برای کاری میکردند که من به پدرم بگویم. این جور وقت ها من در موضع بدی قرار میگرفتم. معلمم را دوست اجاره فضای آموزشی حوالی انقلاب داشتم اما نمیتوانستم به بابا سفارش بکنم. *اگر هم سفارش میکردم بابا اهل انجام دادنش نبود. این مساله اذیتم میکرد و برای همین خودم تا میتوانستم پنهان میکردم که پدرم کیست. تا جایی که میشد اجاره فضای آموزشی در تهران انکار میکردم برای اینکه دلم میخواست خودم باشم. * [تا حالا پیش آمده که کسی جلوی شما درباره پدرت تند حرف بزند؟] خیلی زیاد.. بارها اتفاق اده. آنقدر این اتفاق اده که دیگر شنیدنش تغییری در من ایجاد اجاره اتاق جلسات نمیکند. فقط بعداً حرف هایی را که میشنوم یادداشت میکنم تا یادم بماندو برای اعضای خانواده تعریف کنم. * پدر من همیشه اصرار داشت که چهره سیاسی اش - چه مثبت و چه منفی - به خودش مربوط است. در تمام زندگی سیاسی اش میگفت اجاره ساعتی فضای آموزشی محدوده انقلاب حق ندارید از قبل من استفاده کنید. یکی از دلایلی که هیچ کدام از برادران من تمایل نداشتند وارد کارهای سیاسی شوند همین مرز قاطعی بود که بابا کشید. میگفت اگر میخواهید فعالیت سیاسی بکنید، اجاره فضا، کلاس یا کارگاه آموزشی و اتاق جلسات حوالی میدان انقلاب تهران اشکالی ندارد اما نه زیر تابلوی من. در نتیجه انگار در ما این باور درونی شد که تو خودت هستی. به خاطر همین هم من هیچ وقت احساس نکردم که باید از بابا دفاع کنم. * آدم ها حق دارند درباره شخصیت های پادکست چیست سیاسی قضاوت کنند و برای همین من هرچه بشنوم برایم عجیب نیست. اما یکی از

مواردی که یادم مانده و خیلی هم غیرمنصفانه بود مقاله ای بود که از قائد خواندم که جایی در نوشته ای به پدر من نسبت دزدی داده اجاره اتاق کنفرانس بود. بابای من دستور قتل هویدا را داده، کردستان رفته و همه این ها بوده، ولی دزدی نکرده. فکر میکنم وضعیت مالی ما فرزندان آقای خلخالی این را نشان میدهد که او دزد نبود. هیچ مال مخفی ای هم جایی نداشت مگر اینکه ما بی اجاره فضای آموزشی در تهران خبر مانده باشیم. آن نوشته را وقتی خواندم خیلی بهم برخورد. جوری بود که برای اولین بار واقعاً دلم میخواست آقای قائد را ببینم و بگویم من خیلی نوشته های شما را دوست دارم و همه را میخوانم. هر حرف سیاسی که درباره اجاره فضای آموزشی حوالی انقلاب پدر من زده ای به خودش مربوط است ولی این اتهام را از کجا آورده ای؟ * خیلی وقت ها توی تاکسی تا تقی به توقی میخورد، نام آقای خلخالی وسط مید. این جور وقت ها من هم گوش هایم تیز میشود تا ببینم ملت چه میگویند. اجاره فضا یک بار در تاکسی تهران به کرج یکی از این آدم های حرصی نشسته بود و شروع کرد به فحش های بد دادن به بابای من. بعد هم گفت فلانی را یک بار در یکی از شهرهای جنوب فرانسه با دو گونی گرفتند و زنش هم همراهش بود. آن لحظات به من سخت میگذشت اجاره فضا، کلاس یا کارگاه آموزشی و اتاق جلسات حوالی میدان انقلاب تهران اما از تصور اینکه مادرم یک گونی دستش بوده خنده ام گرفته بود. * من رابطه خیلی نزدیکی با پدرم داشتم. رابطه ای که عینی هم نبود و اتفاقاً زمان های خیلی زیادی از هم دور

قبل از انقلاب که من بچه بودم او اغلب اجاره اتاق جلسات نبود. بعد از انقلاب هم همینطور. تقریباً کمتر از هر آدم دیگری در زندگی ام او را دیده ام. اما رابطه من با او درونی بود. همیشه آدم مهمی برایم بود و تا آنجایی که اجازه داشتم او را زیر نظر داشتم. * پس از اجاره کلاس ردصلاحیتش و آغاز ایام انزوا، رفت قم و تقریباً هفته ای یا دو هفته ای یک بار همدیگر را میدیدیم. کاملاً خودش را منزوی کرد. از سیاست خیلی سرخورده شده بود و رفت که رفت. در همین ایام انزوا به لحاظ روحی به هم نزدیکتر شده بودیم اما به لحاظ تولید پادکست فیزیکی مس زیاد بود. * [انتقادها از فعالیت های سیاسی پدر] موضوع اصلی همیشه همین بود. البته مسائلتربیتی و اختلافات ک و این ها هم بود اما عمدتاً مسائل سیاسی بود. جو خانه ما همیشه انتقادی بود. آن قدرها خصومت اجاره آموزشگاه بار و ستیزه جویانه نبود، اگرچه گاهی وقت ها که من بودم خصومت بار هم میشد. * یکی از این وقت های ستیزه جویی شب انتخابات دوم اد ۷۶ بود که من دانشجو بودم و رادیکالتر از امروز. تقریباً در هیچ انتخاباتی شرکت نکرده بودم. فضای خانه اجاره اتاق جلسات ما این بود که باید به خاتمی رأی داد. پدر من هم خیلی طرفدار خاتمی بود. آن شب تصادفاً همه دور هم جمع بودیم که صحبت از انتخابات شد. من گفتم رأی نمیدهم و دلایل خودم را برای رأی ندادن داشتم. خیلی هم تند بودم. مهمانی تمام شد و پدرم هم اجاره فضا، کلاس یا کارگاه آموزشی و اتاق جلسات حوالی میدان انقلاب تهران شب به قم رفت. صبح فردا من هنوز خواب بودم

تلفن کرد. تعجب کردم چون بابا خیلی کم تلفن میکرد مگر کار خیلی واجبی داشت. گفت من به عنوان پدر از تو خواهش میکنم به خاتمی رأی . واقعاً قصد رأی دادن نداشتم اجاره کلاس آموزشی محدوده انقلاب اما گفتم چشم فقط برای برآورده کردن خواهش شما میروم. رأی دادم و پشیمان هم نشدم. اما خب دیگر رأی ندادم تا سال ۸۸ که دوباره رأی دادم. * تصویر بیرونی از پدر من یک تصویر خیلی خشن است. من به عنوان اصلاً چنین تصویری را در خانه اجاره کارگاه آموزشی از پدرم ندارم. یکی از معماهای من همین بود که مطلقاً چهره ای را که در عالم سیاست و بیرون از خانه از او تصویر شده بود ندیدیم. * پدرم به هیچ وجه آدم مهربانی نبود. به شدت سختگیر بود اما من از پدرم کتک نخوردم. در خانواده تنبیه بدنی اجاره کلاس اصلاً نداشتیم. ولی من همیشه وقتی میخواستم کارنامه ام را به بابا نشان دهم شب تا صبح خوابم نمیبرد. هیچ اهل نبود. من همیشه باید سختکوش میبودم و کار میکردم و لیاقتم را نشان میدادم. وقتی هم لیاقتم را نشان میدادم میگفت اجاره ساعتی فضای آموزشی محدوده انقلاب وظیفه ات بوده. * عرصه ک سال ۵۷ از پدرم تصویری ساخته بود که برای من ناآشنا بود. فضای آن زمان، فضایی کاملاً ک بود. من اصلاً نمیخواهم بگویم که پدرم آدم مهربانی بود. اصلاً از این خبرها نبود اما آن فضای ک قاطعیت انقلابی میطلبید؛ و کسی که در جای اجاره فضا آقای خلخالی مینشست گویی باید به آن قاطعیت انقلابی پاسخ میداد. او خودش را انقلابی تعریف میکرد و معتقد بود که برای انقلاب باید یکسری بدنامی ها را

وقتی به او میگفتیم که تو چه کاره هستی و چرا دیگران نه؟ همیشه میگفت ما انقلاب کردیم و باید اجاره کلاس حوالی انقلاب پای آن بایستیم. این حرفش همیشه توی گوش من است. میخواهم بگویم شخصیت او به آن وضعیت گره خورده بود. * اصلاً قصد دفاع ندارم. به نظر خودم دارم توصیف میکنم. طبیعتاً در آن وضعیت همه میخواستند چهره ای انقلابی از خود نشان دهند که دشمن مزایای پادکست بترسد. من اینطور میبینم. ببین! پدرم توی خانه هم یک جورهایی انقلابی بود. یعنی ما حق نداشتیم دو دست لباس اضافه داشته باشیم. تا آخر زندگی همین بود. بارها اتفاق اد که کفش های اضافه ما را برداشت و داد به نیازمند. خیلی وقت اجاره کارگاه آموزشی ها عصبانی میشدم که شما چه حقی دارید که اموال من را میبخشید. این اواخر گاهی اعتراض میکردم که همه جا را فساد گرفته آن وقت شما نگران همین یک جفت کفش من هستی؟ ما حق نداشتیم چیز زیادی بخواهیم. حق نداشتیم مدرسه خوب برویم. این ویژگی پدرم اجاره کلاس آموزشی محدوده انقلاب برای من هم دوست داشتنی است. یکی از چیزهایی که واقعاً من را آزار میدهد این است که اگر چیز خوبی قرار بود از اخلاق انقلابی بماندهمین ساده زیستی بود که نماند. * میتوانم حدس بزنم که پدرم این اواخر نسبت به گذشته بازخوانی هایی داشت. نسبت اجاره کلاس آموزشی محدوده انقلاب به بازرگان همیشه احترام میگذاشت اما درباره بازخوانی انتقادی گذشته تمایلی به حرف زدن نداشت. معلوم بود که زاویه پیدا کرده اما پشیمان هم نبود. * پدرم مجموعه ای از بیماری ها را داشت. هم پارکینسون داشت و هم آلزایمر و هم مشکل قلبی. روی رختخواب رفت.